چهارشنبه، مهر ۰۶، ۱۳۸۴

مدتها گذشت که به خودم بیآموزم که قبل از هر کس، من باید به خودم و کارم اعتقاد و اطمینان داشته باشم.
حال باید بیآموزم که قبل از خودم و بسیار بیش از خودم، هر کسی باید به من و کارم اعتقاد و اطمینان داشته باشد.
و گرنه من را و سهمی از زندگیش را با هزار عقلانیت، حذف و سانسور می کند، به هر قیمتی!
دلیلی که خودش را پناهنده به تو کرده بود!!!
یا نه! استوارتر و مصمم تر به سویی بروم که من ذره ای، حتی ذره ای از زندگی کسی نباشم! تلخ! اما تنها چاره!
بیزارم از زندگیها! بیزارم از قفسها! بیزارم از قفسهای دوست داشتنی یا دوست داشتن های قفسی.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

Great work!
[url=http://uhnknomd.com/vcjd/vkti.html]My homepage[/url] | [url=http://zvyguqij.com/nxbl/zsao.html]Cool site[/url]

ناشناس گفت...

Well done!
http://uhnknomd.com/vcjd/vkti.html | http://dpwcrkun.com/iyps/fhng.html