چهارشنبه، آذر ۲۹، ۱۳۸۵

جنسيت؟!

وقتي من با تلفن صحبت مي‌كنم، طوري كه صداي من شنيده مي‌شود،‌ ولي صداي شخص پشت خط نه! اهل خانه نمي‌توانند تشخيص بدهند طرف زن است يا مرد.
كلي تلاش كردم تا دوستيهايم مستقل از جنسيت آدمها باشد و وقتي فهميدم كه اينطور شده، كلي ذوق زده شدم، حالا وبلاگ تو هم شريك اين خوشي!
هنوز هم هست. هنوز هم هر روز بيشتر ميشود. و من خسته‌تر از قبل. خوب به خستگي مي‌افزايي . مرحبا!

۶ نظر:

ناشناس گفت...

برای استفاده از مجلات و روزنامه های قدیمی در حال حاضر فقط از دو کتابخانه می توانید استفاده کنید.یکی کتابخانه مجلس در بهارستان و دیگری کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران. به نظر من کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران بهتر است. این کتابخانه آرشیو بسیار خوبی از نشریات قدیمی دارد. البته بعضی ها را در اختیار متقاضی قرار میدهد و بعضی ها را نه.
بک کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران هم که قدیمی ترین کتابخانه ایران بود آرشیو خوبی داشت که متاسفانه در آتش سوخت

ناشناس گفت...

و اما در مورد مبارزه این خانم ها:
دوست عزیز مبارزه سیاسی هم مثل هر پدیده ی دیگری تعاریف و مشخصات خاص خود را دارد هر کاری را نمی توان مبارزه دانست. البته این افراد می توانند هر کاری که دلشان می خواهد انجام دهند اما به نظر من این کارها کوچکترین نتیجه ای در زمینه آزادی و ... نخواهد داشت.

ناشناس گفت...

http://akhbarejadid.blogspot.com/

سلام دوست عزیز
خسته نباشید

Parastoo گفت...

anonymousعزيز! متشكرم براي اطلاعاتت . اما چيزي كه در مورد مبارزه گفتي، اول اين كه چقدر اين مبارزه، مبارزهء سياسي است كاملن جاي بحث دارد، اگر اهداف كمپين را ديده‌باشي،‌بيش از هر مبارزه‌اي تاكيد بر آگاهي بخشي عمومي جامعه دارد. و اين يعني اين كه تو قبل از بسيج افراد براي مطالبهء خواسته‌اي، تلاش كني تا به آنها نشان بدهي به چه نياز دارند؟ مشكل از كجاست و چه چيزي را بايد طلب كنند. اما دوست من چرا به جاي اين كه صرفن بگويي اين كوچكترين نتيجه‌اي ندارد، نقدت را به كار آنها دقيق نمي‌نويسي و يا پيشنهادت را نمي‌گويي؟

ناشناس گفت...

در تمام كشورهاي چهان سوم به صورت عام و در ايران به صورت خاص نمي توان بين پديده هاي اجتماعي و سياسي مرزي قائل شد. هر امر اجتماعي بدون ترديد سياسي هم هست و يا مي شود. از حقوق كارگر گرفته تا حقوق كودك و حقوق زن .و .....
براي دفاع از اين حقوق چه بخواهيد چه نخواهيد ناگزير هستيد با حكومتي كه هيچ حقي براي كارگر زن و كلا تمام مردم قائل نيست رودرو شويد.
ضمن اينكه مديريت سياسي و نظام سياسي كنوني همچون سد سديدي است كه راه را بر هرگونه تغيير مثبت به نفع زنان ، كارگران و همه اقشار و صنوف بسته است.
با حركت هاي نماديني همچون جمع آوري امضاء بعيد است كه بتوان كاري از پيش برد. همچنان كه تا به حال از پيش نرفته است.

ناشناس گفت...

اين كه چيزي در مدتي كه حتي در پيش بيني‌ها هم نبود، تاثيرشان نشان نداده است، به نظر نمي آيد كه دليل خوبي باشد براي اين كه ديگر هم نشان نخواهد داد.
اما اين به اين معني نيست كه بگويم حتمن به جوابي كه شايد شما تصور كنيد، مثل آزادي زن، مثل برابري يا حتي مثل چيزي كه فكر كنيم تغيير عمده‌اي به نفع زنان است مي رسيم.
در كشورهاي جهان سوم علاوه بر اينكه حكومت سد سديدي در برابر تغييرهاي اينچنيني است، به نظر آگاهي طبقاتي هم آنقدر پايين هست كه مشروعيت حكومت را بتواند تضمين كند. به نظر من چيزهاي مثل تفاوتهاي اجتماعي در برخورد با زن و مرد كه با سنت و مذهب و فرهنگ بافته شده است، قبل از هر انقلاب يا تغيير حكومت به نياز مردم بستگي دارد.
اين كه امضا بهانه‌اي نمادين براي بسيج شدن براي رساندن حداقل آگاهي باشد،‌به نظر شروع مفيد و مهمي است براي آرمانشهري كه ما در ذهن داريم.
من از روزي مي‌ترسم كه تو قانون مدني به جاي مهريه و نفقه حق طلاق باشد، و زنان ترجيح بدهند بعد از ازدواج كار نكنند و در عوض هر كاري همسرشان خواست انجام بدهند. اما بسيار متشكرم براي بيان نظرت.