دوشنبه، مهر ۰۹، ۱۳۸۶

سن، معيار مناسب؟!!!

در دو روز متفاوت، بين ساعتهاي 12 تا 3 و 4 تا 7 عصر در چند پارك محلي در حوالي غرب و شمال غرب تهران يك چرخي زديم و راجع به كمپين با تعدادي از مردم به صورت نمونه‌اي صحبت كرديم.
علاوه بر واكنش ها نسبت به حقوق زنان و مردان، اين بار چيز ديگري كه براي من جالب تر بود، ديدن و صحبت نزديك با مردم بود.
اول اينكه تصور نمي‌كرديم اين ساعتها از روز، در ماه رمضان آدمهاي زيادي را ببينيم كه خوب بر خلاف انتظار، پاركهاي محلي پر از آدم بودند.
دوم طي اين دو روز با چيزي حدود 30 زوج (گرد شده به پايين)، دختر و پسر مواجه شديم،‌به جز مردها يا زناني كه تنها بودند يا زنان يا مرداني كه با افراد همجنس خودشان بودند. از واژه زوج عمدن استفاده مي‌كنم چون تمام اين 30 زوج در حالتي نشسته بودند كه حتي گاهي ترديد داشتيم كه حضور ما مي‌تواند مزاحم آنها باشد يا نه؟ و هر بار اين را ازشان مي‌پرسيديم و خوب آن طفلكي‌ها كمي معذب مي‌شدند و خوب اين تعدادي بودند كه ‌پذيرفتند(منهاي كساني كه مي‌گفتند نه و نمي‌خواستند چند دقيقه هم وقتشان از دست برود).
يك نكته خيلي جالب نبودن محل مناسب براي ارتباط اين افراد با هم و اجبارشان در انتخاب فضاي پارك بود كه به طرز تاسف‌انگيزي پررنگ به چشم مي‌خورد.
از اين 30 زوج كه برگه ها را امضا كردند، در بيش از 20 زوج، دختر هم سن پسر و يا بزرگتر بود. در محدوده سني بين 19 تا 27 سال. يعني بيش از66‌% كل.
زماني ارسطو گفته بود در انتخاب زوج چهار برتري مرد بر زن لازم است: سن، قد، علم، مال. جداي از نگاه ارسطويي به مقوله جنسيت، اين چيزي بود كه بسياري از مشاوران خانواده و روانشناسان هم سالها تكرار كرده‌اند.با اين وجود چنين تغيير معياري چيز جديدي نيست اما چنين اكثريتي شدنش دست كم با يك ديد تخميني و ميداني براي خود من بسيار جالب بود.
اما چه چيزي باعث اين تغيير معيار شده است؟ آيا واقعن معيار سني، معيار مناسبي است براي زوجيت بين دو آدم؟ آيا بلوغ فكري و عقلي براي دختران هنوز هم زودتر از پسران اتفاق مي افتد؟ آيا تعيين ارزشها و الويت‌ها و نيازهاي زندگي ربطي به سن و جنس دارد؟ و يا اصلن آيا نزديكي اين ارزشها و الويت‌ها در يك رابطه لازم است؟ يا كمكي به بهتر بودن آن مي‌كند؟
آيا دختران در رابطه با پسران كوچكتر يا هم‌سن خودشان كمتر تحت تسلط فكري و احساسي قرار مي گيرند؟ و آيا اين ملاك مهمي براي رابطه آنها است؟
آيا پسرها در رابطه با دختران بزرگتر يا هم‌سن خودشان مسئوليت كمتري را احساس مي كنند؟ و پشتيباني عاطفي و مالي بيشتري احساس مي‌كنند؟
امكان تسلط عاطفي دختران در چنين رابطه‌اي چقدر است؟
آيا با چنين رابطه‌اي پيشنيه تاريخي- ذهني آقا بالاسر كم‌رنگ‌تر مي شود؟

چيزهاي جالب‌ ديگري هم بود كه شايد يك فرصت ديگر بعضي‌شان را نوشتم.

هیچ نظری موجود نیست: