یکشنبه، تیر ۰۲، ۱۳۸۷

ماچیسمو


امروز دهمین روز است که محبوبه بازداشت است.
خبر رسید که انفرادی است. مادرش فردا برای عمل بستری می شود. و من نگرانی ام تمام نشده است.


همه اش فکر می کردم که چطور است که در کار محمد یعقوبی، از بین هفت شخصیت، دو شخصیت زن تئاتر این همه ضعیف و محقر و منفعل هستند. معنی ماچیسمو را جستجو کردم. واژگان زیادی آمد.
از جمله مرد برتر پنداری، مردانگی، غرور مردانگی، قدرت برتر مردانه در ساختار پدر سالارانه و...
این جاها را ببینید.
و این مصاحبه با محمد یعقوبی راجع به کار آخرش.

بعد از درآوردن معنی، از استفاده از آن در متن خوشم آمد. اضافه کنید خلاقیت های ریز و کوچک در اجرا و بومی کردن بعضی رویدادها.... .
فضای خوبی بود، گرچه فاصله داشت از دغدغه های اجتماعی امروز.
در کل خیلی جذب کننده نبود.

اما یک برش از گفتگو با یعقوبی راجع به ارتباطات زن و مردها در کارهایش:

-کارهاي شما را که مرور مي کنيم به نظر مي آيد در کارهاي اخيرتان نسبت به ارتباطات انساني به خصوص رابطه هاي زن و مردي خيلي تلخ انديش شده ايد.

خيلي ها اين را در مورد نمايشنامه «ماه در آب» مي گفتند.

-به نظرم در نمايشنامه «ماچيسمو» با شدت بيشتري وجود دارد. در نمايشنامه «ماه در آب» شخصيت ها غمخوار اين گونه ارتباطات انساني بودند. اما در «ماچيسمو» بحران زدگي ارتباطات انساني خيلي طبيعي نشان داده مي شود و اتفاقاً اين هولناک تر است.

در ميان تماشاگران «ماه در آب» کساني بودند که در صحبت هايي که با من داشتند، مي گفتند چرا ارتباط زوج ها را اين گونه نشان داده ام. و من در پاسخ مي گفتم؛ «براي اينکه زوج هاي خوشبخت به هيچ عنوان دراماتيک نيستند.» به همين سادگي. اين نکته مي تواند پاسخ همين سوال هم باشد. من با زوجي که هيچ مشکل و بحراني ندارند چگونه مي توانم متن دراماتيک بنويسم؟ اعتقاد ندارم نوع ارتباطاتي که در «ماه در آب» مي بينيد همان چيزي است که در روزمره ما در جريان است. بلکه اگر روزمره ما شکل بحراني به خود بگيرد آن وقت مي شود وضعيتي که در «ماه در آب» يا «ماچيسمو» مي بينيم. من فقط از بحران ها مي توانم متن دراماتيک بنويسم و اين به معني همه گير بودن اين بحران ها نيست.

و همچنان ده روز است که محبوبه بازداشت است.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

بی دلیل، بی خبر، بی حکم