چهارشنبه، مهر ۲۱، ۱۳۸۹

آدمهاي كمياب

يك چيزهاي را دوست دارم دست كم در چند تا جمله و دو سه تا پاراگراف بنويسم تا لااقل در دنياي مجازي ثبت بشود و شايد در ذهن آدمهايي، منتظر بودم قبل از نوشتن به خودش بگويم.
راحت تر از قبل عقايدش را در مدت معاينه باليني مي گويد. عصباني و شاكي است. حق دارد و نگران است.
كمي خارج از معاينه صحبت مي كند و فقط دلم مي‌سوزد و نمي‌دانم براي خودم، خودمان يا او...؟
سه ماه قبل رفته بودم سوئد. يك فاميل دكتر آنجا زندگي مي كند. به توصيه قوم و خويش (بخوانيد به سيخ زدن هر كي من را ديد و نديد) از 4 روز سفر به آنجا به يك ملاقات و معاينه با متخصص مغز و اعصاب سپري شد.
2 ساعت معاينه باليني، مشاهده عكس ها و ام.آر.آي ها و آزمايشها و گزارش پرونده بيمارستان طول كشيد.
تشخيص پزشك خودم  با مشاور تيم پزشكي تاييد شد.
مراجعه مستقيم به نورولوژيست را خوب و دقيق خواند.
زمان تشخيص را مناسب ترين زمان اعلام كرد.
زمان و نوع داروهاي تجويز شده را هم بهترين حالت معرفي كرد.
در عين حال از تجربه پزشكان ايراني در مورد ام.اس تعريف كرد و زمان اقامت و دليل مراجعه به او را پرسيد كه گفتم فقط طبق توصيه فاميل (سيخ هاي برنده سنت) در عين اعتماد كامل به پزشك خودم.
تحسين و ستايش كرد پزشكم را و البته طبق اخلاق اروپايي من را.
دو ساعت معاينه حدود 27 برابر ويزيت هر بار پزشك متخصص اينجا، هزينه داشت.
گزارش معاينه را به انگليسي نمي‌توانست بنويسد و قرار است به سوئدي بعد از سه ماه بالاخره بدهد كه هنوز در راه است.
پزشك من مثل بقيه هم در بيمارستان خصوصي كار مي‌كند و هم در بيمارستان آموزشي-دولتي. بيماران را اول به دولتي مي‌فرستد مگر اينكه بيمار بعد از بستري شكايت داشته باشد و بخواهد منتقل بشود به خصوصي.
استاديار دانشگاه است. مهربان و شوخ و اهل روحيه دادن. در بيمارستان هر روز صبح اول وقت تك تك بيمارانش را شخصن مي‌بينيد و هر از گاهي دانشجوها هم همراهيش مي‌كنند. هر بيماري ديگري هم در اتاق باشد كه سوال داشته باشد و يا موردي براي مطرح كردن با وجود اينكه پزشكش نيست اما با دقت گوش مي‌دهد و راهنمايي مي‌كند. هر سوال تخصصي هم بپرسي گرچه با شوخي، اما به هر حال جوري برايت توضيح مي‌دهد كه بفهمي و خيالت راحت بشود.
داشت مي‌رود سوئد براي پانل تخصصي راجع به ام.اس مي‌تواند برنگردد. مي‌تواند بي اخلاقي معمول ايراني ها را در كار داشته باشد. مي‌تواند دانشجوها را رها كند. مي‌تواند درمان را آنقدر طولاني كند كه مثل بقيه جاهاي دنيا بشود ... . اما هنوز...
نمي‌دانم كي قرار است فكر كنم كه چقدر دير شد، چرا هيچ كسي و هيچ نهاد مسئولي كاري نكرد.

هیچ نظری موجود نیست: